چراغ سبز گیشه به سینمای ژانر و اجتماعی/ باز هم پای الناز در میان است
تاریخ انتشار: ۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۰۷۳۹۶
به جز دو فیلم سینمایی «انفرادی و سگ بند» که بر اساس معادله گیشه و سینمای ایران در صدر این جدول قرار دارند، امسال فیلم های خوب اجتماعی توانستند خودی نشان دهند و پرچم این سینما را بالا نگه دارند.
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ سینما در ایران در نگاه نخست جنبه کاملا تفریحی و سرگرمی دارد و بسیاری از خانواده هایی که در طول سال به سینما می روند، می خواهند بخشی از اوقات فراغت خود را سپری کنند و برای همین انتخاب اول آنها برای فیلم دیدن، ژانر طنز و کمدی است؛ با مرور یکه دهه گیشه سینمای ایران براحتی فرض ذکر شده قابل اثبات است و مرور ده سال گذشته سینمای ایران نشان می دهد که به جز یکی دو سال خاص که علت آن در سطرهای بعدی ذکر خواهد شد، مابقی سال ها دربست در اختیار فیلم های کمدی است و نه تنها صدر جدول بلکه معمولا تا رتبه های سوم و چهارم هر سال، گیشه سینما را فیلم های کمدی فتح کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نام فیلم | سال اکران | میزان فروش |
انفرادی | ۱۴۰۱ | ۶۷.۴۰۰ میلیارد |
دینامیت | ۱۴۰۰ | ۵۸.۲۰۰ |
شنای پروانه | ۱۳۹۹ | ۳.۳۰۰ |
خوب بد جلف: ارتش سری | ۱۳۹۹ | ۱.۵۷۰ |
آقای سانسور | ۱۳۹۹ | ۱.۲۰۰ |
مطرب | ۱۳۹۸ | ۳۸.۵۰۰ |
هزارپا | ۱۳۹۷ | ۳۸.۰۵۰ |
نهنگ عنبر2: سلکشن رویا | ۱۳۹۶ | ۲۰.۹۵۰ |
فروشنده | ۱۳۹۵ | ۱۵.۷۰۰ |
من سالوادور نیستم | ۱۳۹۵ | ۱۴.۳۰۰ |
سلام بمبئی | ۱۳۹۵ | ۱۳.۷۰۰ |
محمد رسول الله(ص) | ۱۳۹۴ | ۱۴.۶۰۰ |
نهنگ عنبر | ۱۳۹۴ | ۷.۱۰۰ |
ایران برگر | ۱۳۹۴ | ۴.۶۰۰ |
شهر موش ها۲ | ۱۳۹۳ | ۹.۴۰۰ |
آتش بس۲ | ۱۳۹۳ | ۴.۳۵۰ |
طبقه حساس | ۱۳۹۳ | ۳.۹۸۰ |
رسوایی | ۱۳۹۲ | ۴.۱۰۰ |
هیس! دخترها فریاد نمی زنند | ۱۳۹۲ | ۳.۴۰۰ |
بر اساس جدول فوق فیلم های کمدی و طنز، صدرنشین گیشه هر سال سینمای ایران بوده اند و سایر ژانرها معمولا با اختلاف بسیاری از فیلم نخست گیشه، در رتبه های بعدی آن سال قرار داشته اند؛ اما در برخی از سال ها فیلمی غیر طنز این معادله را برهم زده و توانسته خود را فاتح گیشه آن سال سینمای ایران بنامد.
به عنوان مثال در سال 99 که کرونا در اوج مرگ و میر خود قرار داشت و عملا سینماها به تعطیلی کشیده شده بود، سینمایی «شنای پروانه» به کارگردانی محمد کارت که بسیاری از منتقدین و سینما دوستان پیش بینی کرده بودند که این فیلم در اکران رکورد خواهد زد، متاسفانه درگیر این تعطیلی ها شد و عملا فیلمی که قرار بود ناجی سینماها شود، داغ کرونا آن را سوزاند؛ با این وجود توانست صدرنشین آن سال نحس شود.
سال 95 برای سینمای ایران سال ویژه ای بود؛ چون در آن سال فیلم سینمایی «فروشنده» اصغر فرهادی در حالی راهی اکران سینماها شده بود که توانست اسکار فیلم های غیر انگلیسی زبان را بدست آورد و آن زمان هنوز موج سینمای فرهادی بر سینمای ایران حاکم بود و طبیعی بود که فیلمی از او بتواند صدرنشین گیشه شود.
اما سال 94 نیز فیلم سینمایی «محمد رسوال الله(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی با تبلیغات فراوان تلویزیونی و بیلبوردی راهی سینماها شد و همین باعث شد تا بسیاری از کسانی که حتی میانه ای با سینما نداشتند، خانوادگی و به نام پیامبر راهی سینما شوند.
مرضیه برومند پس از سال ها از ساخت و پخش فیلم سینمایی «شهر موش ها» سری دوم این فیلم را ساخت و سال 93 با اکران این فیلم توانست بسیاری از جوانان دهه شصتی را راهی سینماها کند تا با نوستالژی بازی خاطرات آن سال ها را دوباره زنده کند و همین باعث شد تا این فیلم در آن سال با اختلاف بسیار فاتح گیشه شود.
چراغ سبز گیشه به سینمای ژانر و اجتماعی
اما امسال با زهم به مانند سال های گذشته دو فیلم سینمایی کمدی توانستند گیشه را از آن خود کنند تا این معادله مرسوم سینما، همچنان پابرجا بماند. فیلم سینمایی «انفرادی» با فروش 67 میلیارد و 400 میلیون تومان و فیلم سینمایی «سگ بند» با فروش 40 میلیارد و 800 میلیون تومان رتبه های اول و دوم گیشه امسال را از آن خود کرده اند؛ اما با وجود تبلیغات فراوان تلویزیون و بیلبوردهای سطح شهر، فیلم هایی نظیر «موقعیت مهدی، هناس و بدون قرار قبلی» نتوانستند در گیشه موفق باشند و با فروش به نسبت پایین خود انتظارها را برآورده نکردند؛ هرچند اولین ساخته هادی حجازی فر که درباره مقطعی از زندگی برادران شهید باکری بود توانست 12 میلیارد و 600 میلیون تومان بفروشد، اما به دلیل اینکه قرار است به زودی مینی سریال این ماجرا از تلویزیون پخش شود، شاید خیلی ها ترجیح داده اند تا ماجرای برادران باکری را از تلویزیون تماشا کنند.
با این حال نگاهی به جدول فروش سینمای ایران در سال 1401 که نمی از آن گذشته است نشان می دهد که برخلاف سال های گذشته، برخی فیلم های خوب اجتماعی توانسته اند فروش خوبی در گیشه داشته باشند و این نشان می دهد که اگر فیلمی استانداردهای سینمای ژانر را داشته باشد حتی اگر فیلم اولی باشد، با استقبال مخاطبان و تماشاگران سینما مواجه می شود؛ نمونه این ادعا فیلم سینمایی «علف زار» به کارگردانی کاظم دانشی بود که با وجود تجربه اول فیلمساز، توانست با بازی متفاوت و درخشان پژمان جمشیدی در نقش یک قاضی، به فروش بالای 20 میلیارد تومان برسد.
باز هم پای الناز در میان است
همین ماجرا برای سه فیلم خوب اجتماعی دیگر امسال نیز اتفاق افتاد؛ «تی تی» آخرین ساخته آیدا پناهنده که ملودرامی اجتماعی بود با بازی متفاوت الناز شاکردوست و هوتن شکیبا با چراغ سبز گیشه مواجه شد و به فروش بالای 19 میلیارد تومان رسید و یا فیلم «ابلق» نرگس آبیار در فرمی تراژدی از موفق های گیشه به شمار می آید. در این لیست کوتاه نمی شود از فیلم سینمایی «دوزیست» برزو نیک نژاد یاد نکنیم که آن هم توانست یکی از فیلم های خوب اجتماعی امسال سینما باشد که با اقبال گیشه مواجه شده است. جالب اینجاست که در دو فیلم «تی تی و ابلق» تماشاگر با بازی های متفاوت الناز شاکردوست مواجه می شود که بدون شک این بازی های درخشان در فروش این فیلم ها بی تاثیر نبوده است.
به هر حال فیلم های خوب غیر کمدی و طنز معمولا با تبلیغات زبانی و دهان به دهان اسمشان شنیده می شود و همان تماشاگران محدود سینما تصمیم می گیرند که از میان فیلم های درجه دو کمدی لااقل وقت، انرژی و پولشان را برای فیلم های خوب اجتماعی کنار بگذارند؛ تصمیمی که می تواند آینده روشنی برای این فیلم ها لا اقل در گیشه رقم بزند.
بیشتر بخوانید؛
تغییر چهره آقاخانی، پژمان و هوتن شکیبا گیشه در دستان شاکردوست / الناز با فیلمهای تی تی و ابلق رکورد میزند؟منبع: دانا
کلیدواژه: فیلم های خوب اجتماعی سینمای ایران فیلم سینمایی فیلم ها آن سال سال ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۰۷۳۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ماجرای ورورد فیلمساز مشهور آمریکایی به تهران
تا پیش از شیوع کرونا و تغییرات مدیریتی در سینما، چند سالی بود که جشنواره فیلم فجر نه فقط در بهمنماه بلکه در اردیبهشت با ساختار و شمایلی متفاوت برگزار میشد و میزبان سینماگران و فیلمهایی از کشورهای دیگر بود.
به گزارش ایسنا، جشنواره جهانی فجر با وجود برخی انتقادهایی که در داخل کشور نسبت به آن مطرح میشد، جایگاهی پیدا کرده بود که در همان چند دورهی برگزاری چهرههای بنامی از سینمای دنیا را به ایران کشاند از جمله پل ژوزف شریدر که درست در همین روز چهارم اردیبهشتماه در نشستی خبری در پردیس سینمایی چارسو مقابل خبرنگاران ایرانی نشست.
نقش متفاوت لیلا حاتمی در یک فیلم آمریکاییشریدر -فیلمنامهنویس و کارگردان مشهور امریکایی - که فیلمنامههای «راننده تاکسی» و «گاو خشمگین» ساخته مارتین اسکورسیزی را نوشته و در روزهای گذشته فیلم جدیدش با نام «اوه، کانادا» به بخش مسابقه اصلی جشنواره کن راه یافته است، اردیبهشت سال ۱۳۹۸ به جشنواره جهانی فجر در تهران آمد و پس از برگزاری یک کارگاه فیلمنامه نویسی، در یک نشست خبری پاسخگوی سوال اهالی رسانه شد.
او در آن نشست با اشاره به اینکه «در دنیا چند فستیوال هستند که میتوان جشنواره جهانی فجر را با آنها مقایسه کرد مثل جشنواره تورنتو ولی از ابعاد این جشنواره و تعداد فیلمهای حاضر در آن شگفتزده شدم» درباره آشنایی خود با سینمای ایران گفته بود: «درباره جایگاه سینمای ایران که تردیدی نیست چون جایگاه ویژهای دارد. در ۱۵ سال گذشته (تا سال ۱۳۹۸) سه نهضت ملی سینمای ایران، رومانی و آرژانتین شکل گرفته و همیشه این انتظار میرود که در هر جشنوارهای از سینمای ایران فیلمی حضور داشته باشد. برای بیشتر ما در غرب، سینمای ایران با کیارستمی شروع شد ولی بعد به فرهادی رسیدیم و حالا هم فیلمهای دیگری هستند. یکی از دوستان من گادفری چیشایر (منتقد آمریکایی) است که فیلمهای ایرانی زیادی دیده و کتابی درباره سینمای ایران مینویسد و به من فیلمهای ایرانی پیشنهاد میدهد.»
شریدر که سال گذشته در جشنواره فیلم ونیز با دریافت جایزه یک عمر دستاورد هنری تقدر شد، درباره آینده سینما با وجود شبکههای مختلف و کمپانیهایی مثل نتفلیکس بیان کرده بود: «من فکر میکنم در این صد سال هرچه آموختیم خیلی به کارمان نیاید چون همه چیز تغییر کرده، مدت زمان فیلمها عوض شده و اینکه کجا فیلم ببینیم و چگونگی پخش و عرضه، همگی تغییر کرده است. قبلاً فکر میکردم در یک مقطع گذار هستیم ولی الان فکر میکنم در یک مقطع گذار دائم هستیم. الان دیگر بازار هدف، آمریکاییها نیستند بلکه برای چینیها میسازیم.»
وی همچنین با اشاره به رشد روزافزون تکنولوژی گفته بود: «در حالیکه فیلمها منحصر به کلاس خاصی از فیلمسازان بودند، تکنولوژی این مرزها را شکسته و هر کسی میتواند فیلم بسازد. پس خبر خوب برای آینده سینما این است که هر کسی میتواند فیلم بسازد ولی خبر بد این است که دیگر نمیشود امرار معاش کرد.»
شریدر در بخشی دیگر از آن نشست درباره اینکه به نظر میرسد شناختش از سینمای ایران بیشتر با فیلمسازانی باشد که به نوعی سیاسی شناخته شدهاند، بیان کرده بود: «تا جایی که من میدانم دو نوع سینما در ایران وجود دارد؛ یکی برای مجامع عمومی است و یکی هم داخلی و من بیشتر فیلمهایی را دیدهام که بیرون نمایش داشتهاند، اما فیلمهایی را که درباره جنگ بوده چون خارج از کشور چندان نمایشی نداشته مسلماً ندیدهام. شما مثل فیلیپین دو سینمای داخلی و خارجی دارید و به همین دلیل دو جشنواره فجر هم دارید. با این حال من هیچکدام از کارگردانها مثل کیارستمی، فرهادی و پناهی را سیاسی نمیدانم ولی میدانم فیلمهای سیاسی جذابی میشود اینجا ساخت.
این فیلمساز امریکایی در آن مقطع در واکنش به تحریمهای رییس جمهور وقت ایالات متحده (دونالد ترامپ) علیه ایران و آسیبهای آن به هنرمندان و سینما با ابراز تأسف از تحریمها اظهار کرده بود: «الان دورانی است که نمیشود به امریکایی بودن افتخار کرد، در حالی که من همیشه و حتی زمان جنگ ویتنام به آمریکایی بودنم افتخار میکردم. در حال حاضر آنچه پیش آمده به بهانه تغییر رژیم ایران و در واقع برای دستیابی به نفت و منابع طبیعی شما است و این چیزی است که در ۱۰۰ سال گذشته وجود داشته و تأثیر یک هنرمند در مقایسه با ماشین پروپاگاندا خیلی اندک است. به همین دلیل به نظرم این وضعیت بسیار عذابآور است.»